به امیدِ نور✨️

برای خودم که بعد ها بر می گردم...

زهرا

پاییز؟

زهرا

نمی دونم چطوری بگم ولی ورود پاییز برام همَش غمه ، اینجوری که با تلفن حرف میزنم بغض دارم ، نهار میخورم بغض دارم ، آهنگ گوش میدم بغض دارم و اصن نمی تونم هضمش کنم ، عصر وقتی از خواب بیدار شدم یه حالی بودم ، انگار یه عزیزی و از دست دادم دیگه ندارمش ، انگار دوباره اون احوالات اومد سراغم ولی الان از دست داده ای ندارم ، پاییزه که اذیتم میکنه ..

و از الان تا شب یلدا انتظااار می کشم :((

____

عارف تو گوشم می خونه و اشکام جاری شده ،

زهرای قشنگم قول بده صبر کنی تا تموم شه این روزا :)

سه شنبه ۱ مهر ۱۴۰۴ ،ساعت 23:47