خواب و روزمرگی !
زهرادیشب یه خواب عجیب دیدم .
تو ترن هوایی بودم قسمت سقوطش ک رسید یکی داشت برام توضیح میداد ک زندگی همینه الان تو قسمت سقوطی ولی تو ام به اوج میرسی
اروم باش ناراحت نباش ..
برا من اون صدا خدا بود ..
بعدشم با اذون صبح بیدار شدم ..
نمی دونم واقعا چی بود شاید به خاطر گریه های دیشب تو زمین چمن بود ..
الانم مدرسه ام و امیدوارم زود تموم شه ..
ناراحتم ک میخوام همه چی تموم شه
این هفته تموم شه
ترم تموم شه .دانشگاه تموم شه
چی شرو شه ؟
دنبال چی هستی تو ؟
://
یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ ،ساعت 8:46