به امیدِ نور✨️

برای خودم که بعد ها بر می گردم...

زهرا

ترم ۵ .

زهرا

حقیقتا هنو باور نمی کنم این ترم تموم شده باشه.

امتحانای اخرو خراب کردم ولی عب نداره مهم نیست

مهم طول ترم بود که به نظرم از ترمای قبل بهتر بود .

دارم میرم خونه که اندازه دو هفته بخوابم .

عا راستی اومدیم سوار قطار شیم یه آقایی آوردن خانومشون رو برسونن سوارش کردن وسایلش رو گذاشتن ،۱۵ دقیقه مونده بود تا حرکت

از پشت شیشه قطار با خانومش با عشق حرف میزد و می خندید

یه جاهایی نمی فهمید چی میگه گوشی در اورد زنگ زده بود حرف میزدن و می خندیدن :))

انقد قشنگ بود که واقعا چشام قلبی شد ..

الهی خدا عشقشون به همدیگه رو بیشتر کنه .آمین

چهارشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۲ ،ساعت 8:6