به امیدِ نور✨️

برای خودم که بعد ها بر می گردم...

زهرا

از ...

زهرا

نیاز دارم بنویسم ...

از اول هفته ک حالم بد بود و احساس تنهایی روانیم میکرد

از اینکه همه اونا باهم دوستن و من با هیشکی!

از بعدش که با حرف ف حالم بد تر شد وقتی گفت با م خیلی راحت تر از منه .. دنیاشم با من فرق داره ..

از خوابا و حسای عجیبم که داره روانیم میکنه و میگه نباید انقد طولانی میکردم نرفتنو ..

از دیروز که تو حرم بودم ولی حرفم نیومد ..

از حرفای عصر با ف ک یکم آرومم کرد ..

از همین لحظه ک شبه تنهام

تو سکوتم ...

جمعه ۱۰ آذر ۱۴۰۲ ،ساعت 0:20